دوران شیرین عقد
خب حالا رسیدیم به دوران عقد تا اونجایی گفتم که : مراسم بله برون اجرا شد و روزهای عقد اغاز شد . خب حالا توی شرایطی بودیم که بنده مشغول تحصیل در دوره ی پیش دانشگاهی و شوشو خان مشمول به خدمت مقدس سربازی بود اخ فداش بشم که اون کله ی کچلشم دلمو میبرد. از اونجاییکه من تک فرزند خانواده بودم و از اتاق و تمام امکانات برخوردار بودم و خونواده ی فوق العاده داماد دوست بودیم تمام لحظه هامون در کنار هم میگذشت و با ارامشی که داشتیم تصمیم گرفتیم یه 3 تا 4 سالی توی عقد باشم تا شرایط خوبی واسه رفتن به خونه ی خودمون محیا بشه . منظورم از شرایط این بود که شوشو خدمتش تموم بشه من دانشگاه قبول شم و شوشو یه کار خوب پیدا کنه اخه چون دانشجو بود ...
نویسنده :
z
23:52